همه چیز در مورد انتخاب مصنوعی


...In the name of God

 

گاوها
     
 
یک گاو در حالی که با خشنودی علف می​جود، ممکن است بی​غم و دردترین موجود روی زمین به نظر برسد ولی پشت این چشم​های بزرگ افکار، نگرانی​ها، تمایلات و غم​های زیادی موج می​زنند. گاوها هم مانند ما شخصیت​های متفاوت و گاه کاملاً متضادی دارند. یک گاو ممکن است بسیار باهوش و مبتکر یا کندذهن، شجاع و ماجراجو یا محجوب و خجالتی، مغرور یا فروتن، ارباب​منش یا تسلیم، خون گرم و صمیمی یا گوشه​گیر و حتی ستیزه​جو باشد.
به طور کلی گاوها موجوداتی بزرگ​جثه ولی آرام، بی​آزار، اجتماعی و دوست داشتنی هستند. بیشتر آنها کنجکاو و باهوش هستند.. گاوها به پرش از موانع بسیار بلند و پیمودن مسافت​های اعجاب​انگیز برای فرار از کشتارکاه​ها یا جستجوی فرزندان خود شهرت دارند.
 گاوها، حیوانات باهوش و خوش​حافظه
تحقیقات نشان می​دهند که گاوها روابط علت-معلول را به خوبی می​فهمند مثلاً خیلی سریع یاد می​گیرند در موقع تشنگی یا گرسنگی کدام دکمه را فشار دهند تا آب یا غذا دریافت کنند. همانند انسان​ها، گاوها خیلی سریع یاد می​گیرند از چیزهای خطرناک مانند حصارهای الکتریکی یا آدم​های خبیث دوری کنند!
گاوها قادرند از تجربیات همدیگر درس بگیرند، از این نظر آنها مانند سگ​ها و کمی پیشرفته​تر از گربه​ها هستند. برای نمونه، اگر گاوی بر اثر برخورد با حصارهای الکتریکی دچار شوک شود، بیشتر گاوهای دیگر هرگز به حصارها نزدیک نمی​شوند.
گاوها حافظۀ خوبی دارند و هرگز یک محل یا قیافه را فراموش نمی​کنند. حافظۀ آنها بخصوص در به خاطر سپردن محل قرار گرفتن اشیاء خیلی خوب کار می​کند. آنها مسیرهایی را که پیموده​اند، محل قرار گرفتن چاه​های آب، آخور، محل روییدن بهترین علف​ها در چراگاه و محل به دنیا آمدن گوسالۀ خود را به خوبی به خاطر می​سپارند و از این قابلیت خود برای برگشت به خانه یا پیدا کردن گوسالۀ خود پس از فروخته شدن در حراج​ها استفاده می​کنند. حافظۀ گاوها به یادآوری محل​ها و مسیرها محدود نمی​شود. بیشتر گاوها نسبت به کسانی که به آنها یا خانواده​شان آسیب رسانده​اند، کینه به دل می​گیرند و قیافۀ آنها را فراموش نمی​کنند. این مسئله در مورد اعضاء گله نیز صادق است. اگر گاوی مورد کم​لطفی یا آزار گاو دیگری از گروه خود قرار گیرد، از او دلگیر می​شود و ممکن است تا آخر عمر به او نزدیک نشود. یکی از محققان که برای مدتی رفتار گاوها در یک گله را زیر نظر داشته است می​گوید: گاوهایی که مادربزرگ می​شوند به دخترانشان در بچه​داری کمک می​کنند ولی گاوی به نام اولیویا به مادر خود نشان داد که به کمک او احتیاجی ندارد. مادر اولیویا پس از آنکه مورد کم​توجهی دختر خود قرار گرفت، به قسمت دیگری از چراگاه رفت و به گفتگو با گاوهای دیگر پرداخت و دیگر هرگز با دختر خود حرف نزد!
گاوها، موجودات اجتماعی   
گاوها بسیار اجتماعی هستند و ساختارهای اجتماعی پیچیده​ای تشکیل می​دهند. آنها می​توانند بیش از ۱۰۰ نفر از گروه خود را به خاطر بسپارند. روابط اجتماعی برای گاوها بسیار مهم است. آنها به طور مداوم سرگروه​هایی برای خود انتخاب می​کنند. این انتخاب بر اساس معیارهایی مانند هوش، کنجکاوی، قابلیت اعتماد، تجربه و مهارت​های اجتماعی صورت می​گیرد نه بر اساس جثّه، قلدری، زور و غرور.  درجۀ دوستی میان گاوهای گروه بسیار متفاوت است. هر گاو تعدادی دوست صمیمی دارد در حالی که با بقیۀ اعضاء گروه تنها رابطۀ هم​گروهی دارد. آنها برای نشان دادن محبت خود به یکدیگر، همدیگر را لیس می​زنند و تیمار می​کنند. هر چه مدت آشنایی و میزان صمیمیت میان دو گاو بیشتر باشد، مدتی که آنها همدیگر را تیمار می​کنند طولانی​تر است.
ساختار اجتماعی گروه، در بسیاری از کارهای روزمرۀ گاوها  تأثیر می​گذارد. برای نمونه، هنگام چرت نیمروز، محل و جهت خوابیدن هر یک از گاوها، نشان دهندۀ موقعیت اجتماعی آنها در گروه است.
 
گاوها، حیوانات مهربان
بیشتر گاوها مهربان و نسبت به خانواده و انسان​هایی که مرتب با آنها در ارتباط هستند و با آنها با مهربانی برخورد می​کنند، بسیار وفادار هستند. گاوها می​توانند با استفاده از حالت قرار گرفتن بدن و صداهای مختلف، رضایت، علاقه، خشم و آشفتگی خود را ابراز کنند. آنها برای مرگ کسانی که دوست دارند سوگواری می​کنند و حتی در غم از دست دادن آنها اشک می​ریزند. گاوها از نظر عاطفی بسیار پیچیده هستند و ممکن است نگران آینده باشند.
رابطۀ مادر-فرزندی قوی در گاوها
رابطۀ مادر-فرزندی در گاوها بسیار قوی است. گاوهای مادر به فرزندان خود بسیار وابسته هستند. مدت زمان بارداری در گاوها مانند انسان​ها ۹ ماه است، هر گاو مانند یک زن معمولاً تنها یک فرزند به دنیا می​آورد و در زندگی طبیعی، مانند یک زن تا یک سال به فرزند خود شیر می​دهد. بنابراین، شباهت رابطۀ مادر-فرزندی در گاوها به رابطۀ مادر-فرزندی در انسان​ها چندان هم تصادفی نیست.
زندگی گاوها در مزارع صنعتی
گاوهای پرورشی به دو دستۀ اصلی تقسیم می​شوند: گاوهای شیرده و گاوهای گوشتی که در واقع فرزندان گاوهای شیرده هستند.
زندگی‌ گاوهای شیرده  
یک گاو در حالت طبیعی می​تواند ۲۰ تا ۲۵ سال عمر کند.  گاوهای شیرده در حدود ۵ سالگی به کشتارگاه فرستاده می​شوند در حالی که زندگی کوتاه آنها در چند چیز خلاصه می​شود: خوردن، شیر دادن، درد و رنج و ترس، غم از دست دادن پی در پی فرزندان.
زندگی یک گاو شیرده در پرورشگاه شروع می​شود. گوساله​های مادۀ قوی که از گاوهای شیرده متولد می​شوند  برای تولید شیر پرورش داده می​شوند تا جای گاوهای شیردهی را که میزان تولید شیر آنها کم شده است بگیرند. اولین تلقیح مصنوعی در این گاوها بعد از یک سالگی اتفاق می​افتد. دوران حاملگی ۹ ماه طول می​کشد و گاو شیرده در حدود دو سالگی اولین فرزند خود را به دنیا می​آورد.
 
این گاوها بیشتر زندگی خود یعنی حداقل ۷ ماه از سال را در اصطبل​های پرازدحام یا سلول​های انفرادی (معمولاً بتونی) که داخل اصطبل​ها ساخته شده​اند می​گذرانند. در برخی از دامداری​ها آنها در بهار و تابستان برای چرا به مراتع برده می​شوند ولی در برخی دیگر گاوهای شیرده حتی از این نعمت هم محروم هستند.
مشکلات جسمی گاوهای شیرده
در حالت طبیعی‌، یک گاو ماده بعد از زایمان می‌‌تواند روزانه بین ۰.۵ تا ۲ کیلوگرم شیر تولید کند. در دامداری صنعتی، با استفاده از تغییرات ژنتیکی‌، غذاهای هرمونی و خوراندن غلات به جای علف، تولید روزانهٔ شیر را به ۲۳ تا ۵۰ کیلوگرم، یعنی‌ حداقل ۲۵ برابر مقدار طبیعی‌ می​رسانند. البته در اقتصادی بودن این روش​ها شکی نیست  ولی‌ باید دید این روش​های اقتصادی چه بلایی بر سر گاوها می​آورند. از بیماری​های شایع در گاوهای شیرده می​توان به این موارد اشاره کرد:
·         وزن بالا، شَلی و ناراحتی قلبی
وزن گاوهای شیرده بسیار بالاست، طوری که استخوان​بندی آنها، که برای وزن بسیار کمتر ساخته شده است، قادر به تحمل آن نیست. بیش از ۵۰ درصد این گاوها شَل هستند و یا از درد دائمی و شدید پا رنج می‌‌برند. از طرف دیگر، به علت وزن بسیار زیاد تقریباً تمام این گاوها ناراحتی قلبی دارند.
 ·         توّرم، درد، عفونت و زخم سینه​ها
 گاوهای شیرده، از لحظۀ تولد اولین فرزند تا زمانی که به کشتارگاه فرستاده می​شوند بی​وقفه مقدار زیادی شیر تولید می‌‌کنند. در نتیجۀ شیردوشی مداوم، سینه‌های آنها اغلب متوّرم است وعفونت‌ها و زخم‌های سینه از شایع​ترین عوارض میان آنهاست.
 
·         تب شیر
بیماری تب شیر در گاوهای شیرده به علت از دست رفتن ناگهانی ذخیرۀ کلسیم بدن با شروع شیردهی به وجود می​آید و اگر به موقع درمان نشود گاو مبتلا روز به روز آنقدر ضعیف می​شود که نمی​تواند بایستد. مرحلۀ بعد بیهوشی و مرگ است.
·         بیماری BSE
بیماری
BSE  یا Bovine SpongiformEncephalopathy  یک اختلال عصبی است که در حیوانات با سن بیشتر از پنج سال بروز می​کند. حیوان مبتلا از نظر روحی، طرز ایستادن، حرکت کردن و حس کردن وضعیت طبیعی ندارد. این بیماری کشنده است و تنها در چند هفته باعث مرگ حیوان مبتلا می​شود. این بیماری از طریق خوردن گوشت حیوان مبتلا قابل سرایت به انسان است.
·         بیماری سل
بیماری سل مخصوص گاوها نیست. همۀ حیوانات از جمله انسان​ها می​توانند به این بیماری مبتلا شوند. قبل از پاستوریزه کردن شیر، انتقال این بیماری از طریق آشامیدن شیر گاوهای مبتلا به سل یکی از شایع​ترین عوامل ابتلا به سل در مردم بوده است.
·         سرطان خون
از بیماری‌های شایع دیگر در میان گاو‌های شیرده سرطان خون است. نتیجۀ یک تحقیق در آمریکا نشان داد ۸۷ درصد گاوهای شیرده در این کشور مبتلا به سرطان خون هستند. شاید فکر کنید، اگر وضعیت تا این حد بد بود، حتماً تا حالا چاره​ای برای آن اندیشیده شده بود ولی این مسئله چندان جدی گرفته نمی‌‌شود چون بسیاری از کارشناسان معتقدند سرطان خون در گاوها، سلامتی مصرف کنندگان شیر و گوشت را تهدید نمی‌‌کند!
·         بیماری​های دیگر
از دیگر بیماری​های شایع در گاوهای شیرده می​توان به تلو تلو خوردن بر اثر کمبود منیزیم، التهاب ریه، بیماری​های روده، اسهال گاوی (
BVD)، تب مالت، عفونت رحم بر اثر عدم وجود بهداشت هنگام به دنیا آمدن گوساله اشاره کرد.  بیشترین مرگ و میر در گوساله​ها در یک ماه اول اتفاق می​افتد. علت اصلی این مرگ و میرها عفونت​های خونی و عفونت​های روده است.
بارداری و زایمان
برای آنکه گاوهای شیرده به صورت مداوم شیر داشته باشند، باید سالی‌ یک بار زایمان کنند بنابراین، هر سال با استفاده از روش تلقیح مصنوعی باردار می‌‌شوند، در حالی که در دوران بارداری دوشیدن شیر آنها در دو یا سه نوبت روزانه همچنان ادامه پیدا می​کند. بعد از نه ماه، قسمت سخت​تر قضیه یعنی زایمان فرا می​رسد...
 هر موقع حرف از زایمان گاوها پیش می​آید، بی​اختیار به یاد گفتۀ یکی از آشنایان، چند روز بعد از آنکه شاهد زایمان یک گاو بود می​افتم که گفت:
"چند روزه روزی صد بار خدا را شکر می​کنم، اول برای اینکه زن آفریده نشدم و خیلی مهم​تر از اون، برای اینکه گاو آفریده نشدم."
حتماً شما هم مثل معروف "گاوش دو قلو زاییده" را شنیده​اید. این مثل از این واقعیت ریشه می‌‌گیرد که زایمان در گاوها یکی‌ از سخت‌ترین زایمان‌هاست ولی چیزی که زندگی یک گاو مادر را تا این اندازه غم​انگیز و غیر قابل تحمل می​کند، سختی زایمان نیست. زایمان، اول راه است...
دوران شیرین بچه​داری!
بعد از ۹ ماه بارداری و یک زایمان طاقت​فرسا، گاو مادر شروع به پرستاری از گوسالهٔ خود می‌‌کند، بی​آنکه بداند این دورهٔ شیرین بیشتر از یک یا چند روز طول نمی‌‌کشد. در طبیعت، یک گوساله ۶ تا ۱۲ ماه شیر مادر خود را می​خورد. از همان ساعت​های اول، رابطۀ عاطفی محکمی میان مادر و فرزند به وجود می​آید. برای گاوهای پرورشی، معمولاً در ۲۴ تا ۴۸ ساعت بعدی ورق به احتمال زیاد بر می​گردد. گوساله​های مادۀ قوی در همانجا باقی می​مانند تا برای تولید شیر پرورش داده شوند. گوساله​های ضعیف (نر و ماده) در همان روزهای اول کشته می​شوند و بقیۀ گوساله​ها در یک یا حداکثر چندروزگی از مادر خود جدا شده، راهی پرورشگاه‌های گوساله می‌‌شوند. جدا کردن گوساله از مادرضربۀ روحی شدیدی به هر دو وارد می​کند. گاو‌های مادر پس از جدا شدن از فرزندان خود تا مدت‌ها بی​تابی می‌‌کنند و آسیمه​سر فرزند خود را جستجو می‌‌کنند. در بعضی‌ از گاوهای ماده، این آشفتگی‌ و سوگواری تا مدت‌های بسیار طولانی‌ ادامه پیدا می‌‌کند. حتی در دامداری سنّتی هم وضعیت چندان بهتراز این نیست چون به هر حال پس از مدت کوتاهی گوساله​ها به قصابی​ها یا مراکز تولید گوشت فروخته می​شوند. بر اساس موارد گزارش شده، برخی از گاوهای مادر پس از جدا شدن از گوسالۀ خود، از منطقۀ خود خارج شده، چندین کیلومتر راهپیمایی می​کنند تا فرزند خود را پیدا کنند.
پایان دردناک
بعد از ۳-۴ بار زایمان، تولید شیر در گاوهای شیرده کم می‌‌شود و زندگی تلخ آنها به کشتارگاه ختم می‌‌شود. 
زندگی گاوهای گوشتی        
گاوهای گوشتی در واقع، همان گوساله​هایی هستند که در مراکز تولید شیر به دنیا آمده و پس از مدت کوتاهی از مادر خود جدا شده​اند. این گوساله‌ها بعد از جدا شدن از مادر خود به مراکز پرورش گوساله‌ها منتقل می‌‌شوند. در هفته​های اول پس از جدا شدن از مادر، ترکیبی از شیر خشک کم​چرب با مکمّل​های چربی به گوساله‌ها خورانده می​شود که معمولاً شور است و نه تنها مانند شیر تشنگی آنها را فروکش نمی‌‌کند، بلکه آنها را مرتب تشنه​تر می‌‌کند و آنها مجبورند برای رفع تشنگی دوباره از همین مایع بخورند چون چیز دیگری برای آشامیدن وجود ندارد. این گوساله‌ها باید در ۶ ماه به حد اکثر وزن ممکن برسند، بنابرین از همان هفته​های اول به آنها غذاهای هرمونی خورانده می‌‌شود. از طرف دیگر، چون این گوساله‌ها به مدت و مقدار کافی‌ از شیر مادر خود تغذیه نکرده​اند، نسبت به بیماری‌ها بسیار ضعیف هستند. برای کم کردن تلفات ناشی از بیماری​ها، مقدار زیادی پری​بیوتیک​ (داروهایی که برای پیشگیری از بیماری​های عفونی مصرف می​شوند‌) و آنتی​بیوتیک به غذای روزانهٔ آنها اضافه می‌‌شود. بعد از مدت کوتاهی‌، تغذیه از غلات شروع می‌‌شود. بیشتر این گوساله‌ها از هوای آزاد و نور خورشید محروم هستند. در بسیاری از دامداری​ها، آنها در اصطبل​های بسیار کوچک (سلول​های انفرادی) نگهداری می​شوند، طوری که حتی قادر نیستند به عقب یا جلو حرکت کنند یا بچرخند. حتی در بعضی‌ از این اصطبل​ها گوساله‌ها را به میله​های اصطبل می‌‌بندند طوری که حتی نمی‌‌توانند روی زمین بنشینند و اگر هم بتوانند بنشینند، روی فضولات خود می‌‌نشینند. ممکن است در برخی دیگر از دامداری​ها  وضعیت تا حدودی بهتر باشد و در مواقعی از سال گوساله‌ها به چراگاه برده شوند، تا آزادانه بچرند و حرکت کنند ولی‌ در بسیاری از پرورشگاه‌ها گوساله‌ها نور خورشید را برای اولین بار در راه کشتارگاه می‌‌بینند. در تعداد کمی از پرورشگاه​ها، گوساله‌ها در اصطبل​های تنگی که در هوای آزاد قرار دارند نگهداری می‌‌شوند. در این حالت، گوساله​ها می​توانند هوای آزاد تنّفس کنند ولی در اینجا هم از آزادی و راه رفتن و جست وخیز کردن خبری نیست.  حتی در شرایطی که گاوها به جای سلول​های انفرادی در اصطبل​های بزرگ نگهداری می​شوند، مشکل شدید ازدحام جمعیت وجود دارد.  پرورش گاوها در اصطبل​های پرازدحام باعث ایجاد استرس دائمی در آنها می​شود چون سلسله مراتب اجتماعی آنها را به هم می​زند. گاوهایی که در گروه​هایی با بیش از ۲۰۰ عضو نگهداری می​شوند، همیشه آشفته هستند و مرتب با هم درگیر می​شوند چون خیلی زود از مادر خود جدا شده​اند، فضای کافی ندارند و نمی​توانند در گروه​هایی به این بزرگی جای خود را پیدا کنند. این در حالی است که در برخی از دامداری​های صنعتی، گاوها در گروه​های ۱۰۰۰ تایی نگهداری می​شوند. برای اینکه اضطراب و پریشانی آنها را درک کنیم، کافیست تصور کنیم با ۱۰۰۰ نفر آدم بیگانه در جایی زندانی شده​ایم. گاوها نیز مثل ما می​خواهند در کنار خانواده و آشنایان خود زندگی کنند و استرس زندگی در مزارع صنعتی آنها را گیج، هراسان و منزوی می​کند. اکثر گوساله​ها حد اکثر در ۶ ماهگی به کشتارگاه فرستاده می‌‌شوند، در مواردی که گوساله​ها ضعیف هستند این مدت ممکن است بسیار کوتاه​تر باشد. ممکن هم هست گوساله​ای تا یک سالگی به کشتارگاه فرستاده نشود و اگر جزء دستۀ معدود خوشبخت (!!!)​ها باشد بتواند گاه گاهی در میان هم نوعان خود از فضا و هوای آزاد و نور خورشید لذت ببرد.
قطع شاخ​ها، داغ خوردن و اخته شدن بدون بی​حسی از دردناک​ترین قسمت​های زندگی یک گاو پرورشی هستند.
انتقال گاوها به کشتارگاه​ها   
چند سفر طاقت​فرسای طولانی معمولاً بر پیشانی هر گاوی نوشته شده است. آنها معمولاً در جایی به دنیا می​آیند، در جایی بسیار دورتر پروار می​شوند و در کشتارگاهی بسیار دورتر کشته می​شوند. نقل و انتقال آنها در بیشتر جاهای دنیا در شرایط بسیار ناهنجار مانند گرما یا سرمای شدید و چندین روز گرسنگی و تشنگی انجام می​شود. برخی از آنها در همان راه می​میرند.
 
 
 
 صحنۀ آخر   
مانند تمام حیوانات پرورشی دیگر، گاوها قبل از ورود به کشتارگاه سرنوشت شوم خود را حس می​کنند و سعی می​کنند خود را از مهلکه نجات دهند. فرار و پریدن از دیوارهای چند متری کشتارگاه در گاوها بسیار متداول است. کارکنان برای جلوگیری از چنین وضعیتی مرتب به کتک و لگد و تازیانه​های الکتریکی و غیره متوسل می​شوند. وضعیت پس از ورود به سالن کشتارگاه به مراتب بدتر است. گاوها با شنیدن ناله​های هم نوعان خود و بوی خون به شدت وحشت​زده وآشفته می​شوند. بالاخره بعد از مدتی  گیر و دار، آنها را با شوک الکتریکی یا روش​های دیگر گیج کرده و از پاها آویزان می​کنند تا سرشان را ببرند. در مورد گوساله​ها، معمولاً از روش شوک الکتریکی استفاده می​کنند. در این حالت برق با ولتاژ بالا را از مغز گوساله عبور می​دهند. مدت گیجی بر اثر شوک الکتریکی در گوساله​ها کمتر از حیوانات دیگر است و اگر در این مدت کوتاه، بریدن رگ​های خونی سر تمام نشده باشد گوساله به حالت هوشیاری بر می​گردد. همچنین، مشخص شده است که رفلکس مغز گوساله​ها در مقایسه با حیوانات دیگر بیشتر دوام می​آورد، مغز آنها تا ۱۰۴ ثانیه بعد از بریده شدن گلو رفلکس دارد.  به همین دلیل بیشتر گوساله​ها در هنگام خون​ریزی علایم بارز هوشیاری را نشان می​دهند.
در مورد گاوهای بالغ معمولاً یک تفنگ گلنگدن را روی نقطۀ خاصی از سر قرار داده و با شلیک، بافت مغز را متلاشی می​کنند. در این حالت گاو به حالت غش می​رود. اگر بر اثر تقّلای گاو برای نجات خود تفنگ در محل درست سر قرار نگرفته و شلیک شده باشد، گاو قبل از بریده شدن سر به حالت هوشیاری بر می​گردد. اگر چه قانون در بسیاری از کشورها کشتارگاه​ها را موظف می​کند که این گاوها را دوباره گیج کنند، در برخی موارد سر آنها در هوشیاری کامل بریده می​شود.
 
 

نوشته شده در سه شنبه 16 آبان 1391برچسب:زندگی نامه کریستیانو رونالدو,زندگی نامه مسی, باتیستا, ری مستریو,| ساعت 13:29| توسط ali saneei| |















قالب رايگان وبلاگ پيچك دات نت